پرش به محتوای اصلی
strategy

استراتژی سئوی بین‌المللی

چگونه وب‌سایت خود را برای مخاطبان جهانی بهینه کنیم و در چندین زبان رتبه بگیریم.

Reza Jesarati2025-11-1312 min
استراتژی سئوی بین‌المللی

چارچوب سئوی بین‌المللی

اگر فقط یک بازار و یک زبان را هدف گرفته‌ای، بازی سئو نسبتاً ساده‌تر است؛ یک مجموعه کلمه کلیدی، یک زبان، یک SERP. اما به محض این‌که تصمیم می‌گیری وارد چند کشور و چند زبان شوی، همه‌چیز چند لایه می‌شود: گوگل باید بفهمد کدام نسخه برای کدام کاربر مناسب است، زبان و کشور را تشخیص دهد، محتوای تکراری را جریمه نکند و در نهایت تجربه کاربری درست ارائه دهد.

سئوی بین‌المللی یعنی طراحی آگاهانه ساختار سایت، محتوا و سیگنال‌های فنی تا موتورهای جستجو و کاربران جهانی، هر دو، نسخه درست را در زمان درست ببینند.

در این راهنما سعی می‌کنیم به زبان آدمیزاد (نه فقط تگ و پروتکل) یک چارچوب عملی برای سئوی بین‌المللی بسازیم.

۱. اول تصمیم بگیر: زبان را هدف می‌گیری یا کشور را؟

اولین سؤال استراتژیک این است که آیا هدف تو زبان است یا کشور:

  • اگر به فارسی‌زبان‌ها در چند کشور مختلف می‌فروشی، تمرکزت بیشتر روی زبان است.
  • اگر برای هر کشور قیمت، قوانین، پیشنهاد و برندینگ متفاوت داری، تمرکزت بیشتر روی کشور است.

این تصمیم روی همه‌چیز اثر می‌گذارد: ساختار دامنه، نوع محتوا، پیام بازاریابی و حتی انتخاب متا تایتل‌ها.

۲. انتخاب ساختار دامنه برای بازارهای مختلف

سه مدل رایج برای چند کشور و چند زبان وجود دارد:

  • ccTLD (دامنه کشوری) مثل example.de ،example.fr
    مزایا: سیگنال قوی برای هدف‌گیری کشور، مستقل بودن هر دامنه.
    معایب: مدیریت سخت‌تر، تقسیم شدن اتوریتی بین چند دامنه، هزینه و لینک‌سازی جداگانه.
  • ساب‌دامنه مثل de.example.com ،fr.example.com
    مزایا: جداسازی فنی، امکان تنظیمات جداگانه.
    معایب: اتوریتی تا حدی پخش می‌شود، گاهی ضعیف‌تر از زیرپوشه در انتقال قدرت.
  • زیرپوشه (Subdirectory) مثل example.com/de/ ،example.com/fr/
    مزایا: تجمیع اتوریتی روی یک دامنه، ساده‌تر برای مدیریت لینک‌سازی و سئو.
    معایب: سیگنال کشوری ضعیف‌تر از ccTLD، نیاز به تنظیم دقیق سیگنال‌های دیگر (مثل hreflang و محتوا).

اگر برندت تازه است و منابع سئوی محدودی داری، معمولاً ساختار زیرپوشه برای شروع انتخاب هوشمندانه‌تری است.

۳. hreflang: زبان و منطقه درست را به گوگل معرفی کن

تگ hreflang مهم‌ترین ابزار فنی در سئوی بین‌المللی است. کارش ساده است: به گوگل می‌گوید این URL برای کدام زبان و کدام منطقه مناسب است و نسخه‌های معادل آن کدامند.

مثال ساده برای سه نسخه:

<link rel="alternate" href="https://example.com/en/" hreflang="en" />
<link rel="alternate" href="https://example.com/en-gb/" hreflang="en-gb" />
<link rel="alternate" href="https://example.com/de/" hreflang="de" />
<link rel="alternate" href="https://example.com/" hreflang="x-default" />

نکات کلیدی hreflang:

  • هر نسخه باید به خودش و به بقیه نسخه‌های معادل اشاره متقابل داشته باشد.
  • کد زبان (مثل fa ،en ،de) را از کد کشور (مثل IR ،DE ،FR) جدا نگه دار.
  • می‌توانی به جای تگ در <head> از سایت‌مپ hreflang استفاده کنی تا مدیریت در سایت‌های بزرگ ساده‌تر شود.

۴. ترجمه یا بومی‌سازی؟ تفاوت حیاتی

بزرگ‌ترین اشتباه در سئوی بین‌المللی: ترجمه مکانیکی سایت به چند زبان و انتظار رتبه گرفتن.

کاربر آلمانی، عرب‌زبان، ترک یا فرانسوی فقط نسخه ترجمه‌شده‌ی سایت فارسی را نمی‌خواهد؛ او می‌خواهد حس کند این محتوا برای او نوشته شده است:

  • واژگان، لحن و مثال‌ها با فرهنگ و فضای او هم‌خوان باشد.
  • واحد پول، واحد اندازه‌گیری و فرمت تاریخ مطابق استاندارد محلی باشد.
  • نمونه‌ها و کیس‌استادی‌ها به بازار خودش نزدیک باشند.

پس در استراتژی، روی Localisation حساب باز کن، نه فقط Translation. این یعنی برای بازار آلمان شاید لازم باشد روی مزایای قانونی، گارانتی و اعتماد تمرکز کنی، برای بازار خاورمیانه روی خدمات پس از فروش و پرداخت امن، و برای آمریکا روی تست، دیتا و Review.

۵. تحقیق کلمات کلیدی برای هر بازار، نه ترجمه کیوردها

کلمات کلیدی در هر زبان و بازار دقیقاً به همان شکل فارسی ترجمه نمی‌شوند. ممکن است:

  • اصلاً ترکیب معادل مستقیمی وجود نداشته باشد.
  • کاربران آن کشور از اصطلاحات کوتاه‌تر یا محاوره‌ای استفاده کنند.
  • مفهوم جستجو عوض شود؛ مثلاً در یک کشور بیشتر مقایسه می‌کنند، در کشور دیگر بیشتر مستقیم می‌خرند.

برای هر زبان باید جدی تحقیق کلمه کلیدی انجام دهی:

  • از ابزارهای کیورد ریسرچ با دیتای همان کشور استفاده کن.
  • از نتایج جستجوی واقعی (SERP) ایده بگیر؛ ببین چه نوع صفحه‌ای رتبه می‌گیرد: بلاگ، لندینگ، مقایسه، فروشگاهی…
  • با بومی‌های آن زبان یا مارکترهای همان بازار مشورت کن؛ چیزهایی که از دیتای خام فهمیده نمی‌شوند، را آن‌ها می‌توانند توضیح دهند.

۶. معماری اطلاعات چندزبانه

وقتی چند زبان و چند کشور را پوشش می‌دهی، معماری اطلاعات نقش کلیدی دارد:

  • برای هر زبان یک نسخه کامل و منسجم داشته باش (نه این‌که فقط چند صفحه اصلی ترجمه شوند).
  • URLها ساختار یکسان اما قابل‌تشخیص داشته باشند؛ مثلاً /fa/seo/، /en/seo/، /ar/seo/.
  • ناوبری (منو، فوتر) در همه زبان‌ها منطق مشابهی داشته باشد تا کاربر هنگام تغییر زبان迷 نشود.
  • برای انتخاب زبان از سوییچر واضح استفاده کن و اجازه بده کاربر خودش نسخه مناسب را انتخاب کند.

۷. خطاهای مرگبار در سئوی بین‌المللی

چند اشتباه رایج که به شدت ضربه می‌زنند:

  • ریدایرکت خودکار براساس IP بدون راه خروج: کاربر یا ربات را فقط براساس IP به نسخه‌ای خاص می‌فرستی و اجازه نمی‌دهی نسخه دیگری را ببیند؛ این کار می‌تواند هم برای کاربر بد باشد، هم برای خزنده‌ها مشکل ایجاد کند.
  • استفاده هم‌زمان از hreflang و canonical ضد هم: اگر کانُنیکال همه نسخه‌ها را به یک زبان برگردانی، به گوگل می‌گویی بقیه نسخه‌ها فرعی یا تکراری‌اند؛ که این با هدف چندزبانی در تضاد است.
  • ترجمه ماشینی بی‌کیفیت و انبوه: اگر سایت پر از ترجمه سطحی و پرغلط باشد، هم از نظر تجربه کاربری ضربه می‌خوری، هم از نظر سیگنال‌های کیفیت محتوا.
  • میکس زبان‌ها در یک URL: مثلاً محتوای فارسی و انگلیسی را در یک صفحه قاطی کنی؛ هم برای کاربر گیج‌کننده است، هم برای موتور جستجو.

۸. سیگنال‌های محلی: فقط زبان کافی نیست

اگر کشور هم برایت مهم است (مثلاً می‌خواهی در نتایج آلمان، فرانسه و امارات حضور جدی داشته باشی)، علاوه بر زبان، سیگنال‌های محلی را هم تقویت کن:

  • آدرس و اطلاعات تماس محلی (در صورت امکان) برای هر کشور.
  • ارز و روش‌های پرداخت متناسب با هر بازار.
  • شماره تماس محلی یا پشتیبانی در ساعات همان منطقه زمانی.
  • استفاده از محتوا، کیس‌استادی و مثال‌های نزدیک به فرهنگ و فضای همان کشور.

این‌ موارد هم برای کاربر اعتماد می‌سازد، هم برای گوگل پیام می‌فرستد که این سایت واقعاً در آن بازار حضور دارد، نه فقط یک ترجمه سطحی است.

۹. اندازه‌گیری و تحلیل در سئوی بین‌المللی

بدون اندازه‌گیری جداگانه برای هر کشور/زبان، نمی‌توانی بفهمی کجا واقعاً پیشرفت کرده‌ای و کجا گیر کرده‌ای.

  • در Search Console برای هر دامنه یا زیرپوشه مهم، Property جداگانه داشته باش.
  • در ابزار آنالیتیکس، گزارش‌ها را بر اساس کشور، زبان، و نسخه سایت (مثلاً /fa/ در برابر /en/) تفکیک کن.
  • کلمات کلیدی، CTR، و صفحات لان딩 را برای هر بازار به‌صورت جداگانه تحلیل کن؛ شاید یک نوع محتوا در بازار A عالی کار کند، ولی در بازار B کاملاً متوسط باشد.

۱۰. چک‌لیست نهایی استراتژی سئوی بین‌المللی

  1. آیا واضح تصمیم گرفته‌ای که تمرکزت روی زبان است، کشور است یا هر دو؟
  2. ساختار دامنه را براساس منابع و استراتژی بلندمدت انتخاب کرده‌ای (ccTLD، ساب‌دامین، زیرپوشه) یا اتفاقی شکل گرفته است؟
  3. برای همه نسخه‌های زبانی/کشوری، تگ‌های hreflang به‌درستی و به‌صورت متقابل پیاده شده‌اند؟
  4. محتوا را واقعاً بومی‌سازی کرده‌ای، یا فقط آن را ترجمه لفظی کرده‌ای؟
  5. تحقیق کلمه کلیدی را برای هر زبان و بازار جداگانه انجام داده‌ای؟
  6. URLها، منوها و ساختار سایت در همه زبان‌ها منسجم و قابل‌درک هستند؟
  7. از ریدایرکت‌های خودکار افراطی براساس IP یا مرورگر بدون امکان تغییر دستی زبان پرهیز کرده‌ای؟
  8. سیگنال‌های محلی مثل ارز، آدرس، روش پرداخت و مثال‌های محتوایی متناسب با هر بازار را در نظر گرفته‌ای؟
  9. اندازه‌گیری و گزارش‌گیری جداگانه برای هر زبان/کشور در Search Console و آنالیتیکس داری؟
  10. برنامه‌ای برای توسعه تدریجی بازارها داری، یا می‌خواهی یک‌باره به همه‌جا شلیک کنی و در هیچ‌جا عمیق نشوی؟

سئوی بین‌المللی اگر بدون استراتژی انجام شود، به‌سادگی تبدیل می‌شود به چند نسخه ترجمه‌شده که هیچ‌کدام درست رتبه نمی‌گیرند. اما اگر با چارچوب، معماری درست، سیگنال‌های فنی و بومی‌سازی واقعی پیش بروی، همان محتوایی که یک بازار را برایت ساخت، می‌تواند در چند بازار دیگر هم برایت کار کند و برندت را واقعاً جهانی کند.